به تو چه؟!

با حقوق 1/600 و اینهمه کار و استرس و سفته و اثر انگشت و........ 

بعدم میگن 15 دقیقست

زوره ظلمه 

کلی استرس ...........

رفتار بد و تحقیر

بدون حق عایله که به نفعشون نیس میگن ما خصوصیم

ساعت ناهار هیچی

8ساعت روزی حدودا 100هزار تومن،؟؟؟

داد و بیداد و بده به این و اخرش که چی و ....

جالب نیست فضاش........

به تو چه؟!...

امروز مامان دیده تو بازار با کلی انرژی گفته سلام حال شما اونم گفته سلام و راهشو کج کرده ریدم بهش زنیکهبازم دلیل که از نسل اینام بچه نمی‌خوام در جواب ننه ای که بچه :(من تو ایران بچه نمی‌خوام تا این شرایط اقتصادی هست و اتفاقا از بس دوسش دارم نمی‌خوام ،زن بگیره مسأله نیس)تو شرکتم که فرم باید بپوشی رییسی و حیدری گفتن ، پیش فاکتور بزن ،ترجمه کردی ( حریم کاری ندارن) به طاهرزاده عصرش گفتم مسخره ها دو دقیقه رفتم حسابداری ،نباید بره آدم مرغ و سگ ببینه بعض یسری افراد سر کار هست .... به تو چه؟!...

تنها قسمتیه که انتخاب خالص آگاه خودمه و برده نیستم دیگه تایید نمیخوام قهر کنند درک مهم منمسر کار /خرج برای خودم /باشگاه/ورزش/سفر/دوست/کارم/دوسش ندارممامان خوبی نمیشمزانوهامکمرهیکلزن شدن گنده نمیخوام شیر دادن چندشم میشهمامان آیلین حسنپور و باباش دارن جدا میشن چون زنه دوس داره کار کنه باشگاهننه ای/رسول فامیل حاضرم رسول زن بگیره حقشه بچهقهر کنند درکتنها قسمتیه که مشرف ام روش و حق انتخاب فقط منه/برده نیستم دیگه تایید نکنندبا برفی میرم آهنگ میذارم بچه باشه چه کنم/چه غذایی اوووووووووووجدا از اقتصاد حالم خوب نمیشه و راضی نمیشمچون نمیرسم به خودم و چون دوسش ندارم رسولوآذر/شاهقلی/شهرزاد/لیلا/نسیم/طراوت/طاهرزاده/سلیمی/ایهام/اووووووووو بی بچهنه حتی اگر خاله/مامان/بابا بگن درک نمیخواممامان تا 4صبح سر میلاد بیداره منم خصلت نگرانی دارم نمیخوام این نگرانیوبدن گنده زنونه اوق نه به تو چه؟!...

بی انتظار ( نشدنی) ولی برای حداکثر رسوندنش تلاش ، مامانش به فنا داد از سر حسادت صبحش هم که زنگ زده بود ولی خانواده من باید یادآوری میشد .....عوضی عوضی و اشغال کم هست گاهی، یه تشکر نکرد اینهمه دولا راست برای سود مجتبی ،حسم حال به هم زنه که چی انتخاب کردم چطور زمان نامزدی قاطع نخواستمش نکشیدم کنار !!!! امروز دکتری ارومیه هم دعوت شدم ۳۱اردیبهشت ۴۰۱ ولی بی تفاوت چون متأهل و سگ کسی شدم که نه اخلاق نه قیافه نه خانوادش نه شادیش نه حرف زدنشو،اقا دوس ندارم .....طلاق تو ذهنمه ولی تو فعل خیلی ترسناکه. بذار بنویسم .پول نقد رو بهش دادم که نصفش کنه با کاکاش اوق به شراکتدلم برای خودم تنگ شده،حالا که کم کم دارم تا حدی به صلح با خودم و مامانم میرسم ....تو برهه تاهل ریدنی ام .....الکی سر شکست عشقی یا فرار از خونه ازدواج نکنید .... به تو چه؟!...